#مساله پژوهشی - قسمت 2
?مسأله پژوهشي 2
مسأله برخلاف پرسش، به همراه دو مطالعه نظام مند است: مطالعه سابق براي طرح مسأله و مطالعه لاحق كه سبب حل آن مي گردد.
از اين رو بايد حل مسأله به توليد علم ختم شود؛ در حالي كه يافتن پاسخ يك سؤال، لزوماً به توليد علم نمي انجامد.
تفاوت مسأله با موضوع به كليت و عدم كليت برمي گردد.
از ويژگي هاي مسأله پژوهشي، جزيي و محدود بودن دامنه و قلمرو آن است، در حالي كه موضوع، امري كلي و گسترده بوده و خود داراي مسايل فراواني است.
حركت محقق در تحقيق بايد عمقي و طولي باشد نه سطحي؛ لذا هر اندازه، شعاع يك مسأله محدودتر و جزيي تر باشد، عمق پژوهش نيز بيشتر خواهد شد.
مثلاً «بررسي مشكلات جوانان» موضوعي بسيار كلي و گسترده است كه
اولاً زير مجموعه علوم مختلفي قرار مي گيرد كه تحقيق در آن، نيازمند تخصص هاي زيادي است كه تنها راه پژوهش در اين امر، انجام كار گروهي و متشكل از متخصصين مختلف مي باشد.
ثانياً نتايج به دست آمده، بسيار سطحي بوده و علمي و تخصصي نيست و فاقد هر گونه نوآوري خواهد بود.
حتي بررسي يك بعد از ابعاد موضوع فوق، مثل« بررسي مشكل ازدواج جوانان» نيز، داراي ابعاد ديگر و مسائل مختلفي بوده وخيلي كلي است و قابليت پژوهش، جهت توليد علم و به صورت مسأله محوري را ندارد.
براي تحقيق در چنين موضوعاتي، بايد به مسأله جزيي تري مانند«عوامل بالارفتن سن ازدواج در ده سال اخير» و… پرداخت و يا در موضوعاتي نظير «شفاعت» نيز كه عنواني كلي است، مي توان در مسأله «نقش اجتماعي شفاعت» به عنوان مسأله پژوهشي تحقيق نمود.
?ادامه دارد??
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄